شعر در
مورد قورباغه ,شعر در مورد قورباغه برای کودکان,شعر کودکانه در مورد
قورباغه,شعر درباره قورباغه,شعری در مورد قورباغه,شعر کودکانه درباره
قورباغه,شعری درباره قورباغه,شعر درباره ی قورباغه,شعر قورباغه و عقرب,شعر
قورباغه,شعر راجب قورباغه,شعر خاله قورباغه,شعر درباره قورباغه,شعر برای
قورباغه,شعر در مورد قورباغه ,شعر کودک قورباغه,شعر در مورد قورباغه برای
کودکان,شعر کودکانه درباره قورباغه,شعری در مورد قورباغه,شعری درباره
قورباغه,آهنگ خاله قورباغه,آهنگ خاله قورباغه و بچه جون,متن شعر خاله
قورباغه,دانلود شعر خاله قورباغه,متن شعر کارتون خاله قورباغه,آهنگ خاله
قورباغه و آقا پسر,شعر کارتون خاله قورباغه,آپارات شعر خاله قورباغه,شعر
سلام سلام خاله قورباغه,شعر درباره ی قورباغه,شعری برای قورباغه,شعر
قورباغه برای کودکان,شعر قورباغه ها,شعر قورباغه کودکانه,شعر قورباغه
سبز,شعر قورباغه کوچولو,شعر کودکانه در مورد قورباغه,شعر قورباغه کودکان
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد قورباغه برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
قورباغه شاد و خندون
از آب پریده بیرون
چون که خبردار شده
تموم شده زمستون
شعر در مورد قورباغه
از ته دل می خنده
داد می زنه قور… قور
هوا بهاری شده
صداش می ره دور دور
شراره وظیفه شناس
شعر در مورد قورباغه برای کودکان
قور قور قور قورباغه
چه رنگو رویی داره
خونش کجاست تو آبه
یا که تو آب میخوابه
شعر کودکانه در مورد قورباغه
باز پریده تو هوا
شیرجه زده تو آبها
مگس شکار میکه
اونو چیکار میکنه؟
شعر درباره قورباغه
مدرسه ی قورباغه ها
دو سه روزه که وا شده
دوباره حوض خونمون
پر از سر و صدا شده
شعری در مورد قورباغه
شب ها اونا یاد می گیرن
فارسی،علوم و ریاضی
زنگای تفریح می کنند
یه عالمه با هم بازی
شعر کودکانه درباره قورباغه
خواب نمی آد توی چشام
با این همه سر وصدا
کاشکی منم اونجا بودم
خوش به حاله قورباغه ها
شعری درباره قورباغه
قور… قور… قورباغه
قور… قور… قورباغه
تو باغه مریض شده،
تب داره داغ داغه
شعر درباره ی قورباغه
قور میزنه غُر میزنه
داد سر دکتر میزنه:
دلم شده پیچ پیچی
سرم میره گیج گیجی
شعر قورباغه و عقرب
دکتر اون یه غازه
پرهاش سفید و نازه
بهش میگه «آ» بکن
اون دهنو وا بکن!
شعر قورباغه
-واه واه واه!
پاستیل کرمی خوردی؟
خوب شد حالا نمردی
دارو میدم بخور حالت خوب بشه
روزی دو تا مگس،
شب هم یک پشه
شعر راجب قورباغه
پسرک ها شوخی شوخی
به قورباغه ها
سنگ می پرانند
و قورباغه ها
جدی جدی می میرند
دردناک است! نه؟
شعر خاله قورباغه
ماه امشب عروس می شود.
نارنجزارها پشت معبر سفیدرود دیوانه می کنن
شبگردهای بهاری را
تخته سنگ یادگاری ها
امشب دلش برای تن نوشته هایش کوچک شده
شعر درباره قورباغه
تن لخت شالیزار
تشنه ی دل آوازهای دخترکان خواب،
شالیها را چرت می زند
شعر برای قورباغه
قورباغه های آوازه خوان
ترانه ای مبهم را زمزمه می کنند
شعر در مورد قورباغه
نسیم بهار که میان سبزینه های برگ ها
طنازی می کند، رازی در دل دارد.
من هم در بغچه ام رازی دارم
شعر کودک قورباغه
کارون چو گیسوان پریشان دختری
بر شانه های لخت زمین تاب می خورد
خورشید رفته است و نفس های داغ شب
بر سینه های پر تپش آب می خورد
شعر در مورد قورباغه برای کودکان
دور از نگاه خیره من ساحل جنوب
افتاد مست عشق در آغوش نور ماه
شب با هزار چشم درخشان و پر زخون
سر می کشد به بستر عشاق بی گناه
شعر کودکانه درباره قورباغه
نیزار خفته خامش و یک مرغ ناشناس
هر دم ز عمق تیره آن ضجه می کشد
مهتاب می دود که ببیند در این میان
مرغک میان پنجه وحشت چه می کشد
شعری در مورد قورباغه
بر آبهای ساحل شط سایه های نخل
می لرزد از نسیم هوسباز نیمه شب
آوای گنگ همهمه قورباغه ها
پیچیده در سکوت پر از راز نیمه شب
شعری درباره قورباغه
در جذبه ای که حاصل زیبایی شب است
رویای دور دست تو نزدیک می شود
بوی تو موج می زند آنجا بروی آب
چشم تو می درخشد و تاریک می شود
آهنگ خاله قورباغه
بیچاره دل که با همه امید و اشتیاق
بشکست و شد به دست تو زندان عشق من
در شط خویش رفتی و رفتی از این دیار
ای شاخه شکسته ز طوفان عشق من
آهنگ خاله قورباغه و بچه جون
علی کوچیکه
علی بونه گیر
نصف شب از خواب پرید
چشماشو هی مالید با دس
سه چار تا خمیازه کشید
پا شد نشس
چی دیده بود ؟
چی دیده بود ؟
متن شعر خاله قورباغه
خواب یه ماهی دیده بود
یه ماهی انگار که یه کپه دو زاری
انگار که یه طاقه حریر
با حاشیه منجوق کاری
دانلود شعر خاله قورباغه
انگار که رو برگ گل لال عباسی
خامه دوزیش کرده بودن
قایم موشک بازی می کردن تو چشاش
دو تا نگین گرد صاف
الماسی
همچی یواش
همچی یواش
متن شعر کارتون خاله قورباغه
خودشو رو آب دراز می کرد
که بادبزن فرنگیاش
صورت آبو ناز می کرد
بوی تنش بوی کتابچه های نو
بوی یه صفر گنده و پهلوش یه دو
بوی شبای عید و آشپزخونه و نذری پزون
آهنگ خاله قورباغه و آقا پسر
شمردن ستاره ها تو رختخواب رو پشت بون
ریختن بارون رو آجر فرش حیاط
بوی لواشک بوی شوکولات
شعر کارتون خاله قورباغه
انگار تو آب گوهر شب چراغ می رفت
انگار که دختر کوچیکه شاپریون
تو یه کجاوه بلور
به سیر باغ و راغ می رفت
دور و ورش گل ریزون
بالای سرش نور بارون
آپارات شعر خاله قورباغه
شاید که از طایفه جن و پری بود ماهیه
شاید که از اون ماهیای ددری بود ماهیه
شاید که یه
خیال تند سرسری بود ماهیه
شعر سلام سلام خاله قورباغه
هر چی که بود
هر کی که بود
علی کوچیکه
محو تماشاش شده بود
واله و شیداش شده بود
شعر درباره ی قورباغه
همچی که دس برد که به اون
رنگ روون
نور جوون
نقره نشون
دس بزنه
برق زد و بارون زد و آب سیا شد
شعری برای قورباغه
شیکم زمین زیر تن ماهی وا شد
دسه
گلا دور شدن و دود شدن
شمشای نور سوختن و نابود شدن
باز مث هر شب رو سر علی کوچیکه
دسمال آسمون پر از گلابی
نه چشمه ای نه ماهیی نه خوابی
شعر قورباغه برای کودکان
با د توی بادگیرا نفس نفس می زد
زلفای بید و میکشید
از روی لنگای دراز گل آغا
چادر نماز کودریشو پس می زد
رو بندرخت
شعر قورباغه ها
سیرسیرکا
سازار و کوک کرده بودن و ساز می زدن
همچی که باد آروم می شد
قورباغه ها ز ته باغچه زیر آواز می زدن
شعر قورباغه کودکانه
شب مث هر شب بود و
چن شب پیش و شبهای دیگه
آمو
علی
تو نخ یه دنیای دیگه
شعر قورباغه سبز
علی کوچیکه
سحر شده بود
نقره نابش رو میخواس
ماهی خواابش رو می خواس
راه آب بود و قر قر آب
علی کوچیکه و حوض پر آب
شعر قورباغه کوچولو
علی کوچیکه
علی کوچیکه
نکنه تو جات وول بخوری
حرفای ننه قمر خانم
یادت بره گول بخوری
شعر کودکانه در مورد قورباغه
تو خواب اگه
ماهی دیدی خیر باشه
خواب کجا حوض پر از آب کجا
کاری نکنی که اسمتو
توی کتابا بنویسن
سیا کنن طلسمتو
شعر قورباغه کودکان
آب مث خواب نیس که آدم
از این سرش فرو بره
از اون سرش بیرون بیاد
تو چار راهاش وقت خطر
صدای سوت سوتک پاسبون بیاد
شعر در مورد قورباغه
شکر خدا پات رو زمین محکمه
کور و
کچل نیسی علی سلامتی چی چیت کمه؟
می تونی بری شابدوالعظیم
ماشین دودی سوار بشی
قد بکشی خال بکوبی
جاهل پامنار بشی
شعر در مورد قورباغه برای کودکان
حیفه آدم این همه چیزای قشنگو نبینه
الا کلنگ سوار نشه
شهر فرنگو نبینه
فصل حالا فصل گوجه و سیب و خیار بستنیس
چن روز دیگه تو تکیه سینه
زنیس
شعر کودکانه در مورد قورباغه
ای علی ای علی دیوونه
تخت فنری بهتره یا تخته مرده شور خونه ؟
گیرم تو هم خود تو به آب شور زدی
رفتی و اون کولی خانومو به تور زدی
شعر درباره قورباغه
ماهی چیه ؟ ماهی که ایمون نمیشه نون نمیشه
اون یه وجب پوست تنش واسه فاطی تنبون نمیشه
دس که به ماهی بزنی از سرتا پات بو میگریه
بوت تو دماغا می پیچه
دنیا ازت رو میگیره
شعری در مورد قورباغه
بگیر بخواب بگیر بخواب
که کار باطل نکنی
با فکرای صد تا یه غاز
حل مسائل نکنی
شعر کودکانه درباره قورباغه
سر تو بذار رو ناز بالش بذار بهم بیاد چشت
قاچ زین و محکم چنگ بزن که اسب سواری پیشکشت
حوصله آب دیگه داشت سر میرفت
خودشو می ریخت تو
پاشوره در می رفت
شعری درباره قورباغه
انگار می خواس تو تاریکی
داد بکشه آهای زکی !
این حرفا حرف اون کسونیس که اگه
یه بار تو عمرشون زد و یه خواب دیدن
خواب پیاز و ترشی و دوغ و چلوکباب دیدن
شعر درباره ی قورباغه
ماهی چیکار به کار یه خیک شیکم تغار داره
ماهی که سهله سگشم
از این تغارا عار داره
ماهی تو آب
می چرخه و ستاره دست چین میکنه
اونوخ به خواب هر کی رفت
خوابشو از ستاره سنگین میکنه
شعر قورباغه و عقرب
می برتش می برتش
از توی این دنیای دلمرده ی چاردیواریا
نق نق نحس ساعتا خستگیا بیکاریا
دنیای آش رشته و وراجی و شلختگی
درد قولنج و درد پر خوردن و درد اختگی
دنیای بشکن زدن و لوس بازی
شعر قورباغه
دنیایی که هر جا میری
صدای رادیوش میاد
میبرتش میبرتش از توی این همبونه کرم و کثافت و مرض
به آبیای پاک و صاف آسمون میبرتش
به سادگی کهکشوی می برتش
آب از سر یه شاپرک گذشته بود و داشت حالا فروش میداد
شعر راجب قورباغه
علی
کوچیکه
نشسته بود کنار حوض
حرفای آبو گوش میداد
انگار که از اون ته ته ها
از پشت گلکاری نورا یه کسی صداش می زد
شعر خاله قورباغه
آه میکشید
دس عرق کرده و سردش رو یواش به پاش می زد
انگار میگفت یک دو سه
نپریدی ؟ هه هه هه
من توی اون تاریکیای ته آبم بخدا
حرفمو باور کن علی
ماهی خوابم بخدا
شعر درباره قورباغه
دادم تمام سرسرا رو آب و جارو بکنن
پرده های مرواری رو
این رو و آن رو بکنن
به نوکران با وفام سپردم
کجاوه بلورمم آوردم
شعر برای قورباغه
سه چار تا منزل که از اینجا دور بشیم
به سبزه زارای همیشه سبز دریا می رسیم
به گله های کف که چوپون ندارن
به دالونای
نور که پایون ندارن
به قصرای صدف که پایون ندارن
شعر در مورد قورباغه
یادت باشه از سر راه
هفت هشت تا دونه مرواری
جمع کنی که بعد باهاشون تو بیکاری
یه قل دو قل بازی کنیم
شعر کودک قورباغه
ای علی من بچه دریام نفسم پاکه علی
دریا همونجاس که همونجا آخر خاکه علی
هر کی که دریا رو به عمرش ندیده
اززندگیش چی فهمیده ؟
شعر در مورد قورباغه برای کودکان
خسته شدم حالم بهم خورد از این بوی لجن
انقده پا به پا نکن که دو تایی
تا خرخره فرو بریم توی لجن
بپر بیا وگرنه ای علی کوچیکه
مجبور میشم بهت بگم نه تو نه من
شعر کودکانه درباره قورباغه
آب یهو بالا اومد و هلفی کرد و تو کشید
انگار که آب جفتشو جست و تو خودش فرو کشید
دایره
های نقره ای
توی خودشون
چرخیدن و چرخیدن و خسته شدن
موجا کشاله کردن و از سر نو
به زنجیرای ته حوض بسته شدن
شعری در مورد قورباغه
قل قل قل تالاپ تالاپ
قل قل قل تالاپ تالاپ
چرخ می زدن رو سطح آب
تو تاریکی چن تا حباب
علی کجاس ؟
تو باغچه
چی میچینه ؟
آلوچه
آلوچه
باغ بالا
جرات داری ؟ بسم الله
آهنگ خاله قورباغه
باران آسمانی طراوت که ایستاد،
صدای مخملین سبز عوعوی سگان بلند شد
صدای ملایم دلنشین روح بخش قورباغه
و آواز بلند بلبل پیچیده در شبی خیس
آهنگ خاله قورباغه و بچه جون
صدای هدهد آرامش در حجم وسیع سکوت
روستای تازه شهر شده- ماه خرداد
دیلمان راضی از دوش خنک حمام باران،
متن شعر خاله قورباغه
بوی نمناک لطیف خاک پاک
برگ های خیس و همان آوازها ی ملکوتی
گفتگوی شعر شعله ور ، آشکارا یا پنهان
حتی به اندازه ی گلی کوچک
در کناره ی رودخانه یا برفراز تپه ی سبز
یا نشسته بر شاخه ای روی آواز سبز بلبل، همین
متن شعر خاله قورباغه
خود را همانگونه که هستی نمی نمائی
حتی سراب هم می داند
حتی آفتاب
دانلود شعر خاله قورباغه
اندکی از خو یشتن بیرون آی
همچون قورباغه ای در باغ
تا شکل تو به حقیقت نزدیک گردد
و این مشکلی برای انسان هاست
متن شعر کارتون خاله قورباغه
تا سا لها بگذرد و
تو از غلاف متعفن خویش برون آئی
آن زمان شمیم بوسه های آفتاب
در دره ها خواهد پیچید
آهنگ خاله قورباغه و آقا پسر
نام تو چیست ؟
غوغای رودخانه ی همسایگی است
شعر کارتون خاله قورباغه
وقتی به شیب دره
سرازیر می شود
نام تو روستاست
آپارات شعر خاله قورباغه
شبها که سقف خواب مرا
قورباغه ها
هاشور می زنند
وقتی که طبل تب را
پیشانی تفکر و تردید
می کوبد
نام تو شیشه
نام تو شبنم
نام تو دستمال نسیم است
شعر سلام سلام خاله قورباغه
انباری از براده ی آهن و اتم
که یک بار در « ناکازاکی » و « هیروشیما » بارید
از آن پس، درختان
از موریانه انباشته می شوند
و پرندگان معلول به دنیا می آیند
جُل وزغی بویناک
چسبیده بر جداره سنگها
در حاشیه استراحت مرداب
که قورباغه های همزادش
در کارخانه های جهان سوم مدیر می شوند
شعر در مورد قورباغه